به گزارش خبرگزاری «حوزه»، ویژه نامه «در مسیر نفر» با موضوع راه و روش تحصیل، تهذیب و پژوهش در حوزه های علمیه است که از سوی هفته نامه افق حوزه به چاپ رسیده و این خبرگزاری مطالب آن را در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقمندان می کند.
* نگاهی به جایگاه تاریخ و ثمرات آگاهی های تاریخی
- گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا جباری، مدیر گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
«تاریخ چیز مهمی است. تاریخ را بهعنوان یک چیز کوچک یا حاشیهایی نباید خیال کرد؛ تاریخ واقعاً مهم است. تاریخ، درس و گنجینه اطلاعات ما از گذشته بشریت است؛ سرگذشت ماست. مگر میشود نسبت به تاریخ بیاعتنا بود؟ همه علوم و همه معارف و همه تلاشهای بشری و همه آنچه که امروز در این صحنه عالم وجود دارد، فقط مختص زمان حال است؛ میلیونها برابر این تلاشها در گذشته انجام گرفته است. سرگذشت اینها، یعنی تاریخ.» [فرازی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای گروه تاریخ صدای جمهوری اسلامی ایران ۱۳۷۰/۱۱/۸]
ارزشمندی علم تاریخ
نکته مهم در ارتباط با دانش تاریخ و ارتباط آن با حوزویان این است که بهعنوان یک حوزوی نبایستی خودمان را مستغنی از تاریخ بدانیم. دانش تاریخ به شاخههای مختلفی تقسیم شده و گرایشها یا رشتههایی هم در حوزه دایر شده و رو به گسترش است.
خوشبختانه مرکز مدیریت حوزههای علمیه نیز به این سمت و سو حرکت کردهاند و در علم تاریخ درختوارهای تعریف شده است که در سطح یک تا سطح چهار بهصورت منطقی و در شاخهها و رشتههای مختلف تاریخی طلاب به تحصیل آن بپردازند.
بنابراین اینکه دانش تاریخ در شاخههای مختلف اعم از آنچه که به تاریخ اسلام بهطور عام مربوط میشود و آنچه که به تاریخ ملل غیراسلامی مانند تاریخ اروپا و تاریخ شرق مربوط میشود ارزشمند است؛ بهویژه اینکه ما حوزویان با یک نگاه ارزشی تاریخ دیگر ملل را مطالعه میکنیم.
مثلاً برای اینکه غرب را نقد کنیم لازم است که از تاریخ غرب مطلع باشیم یا اگر بخواهیم زمینههای تبلیغی مناسبی را برای دعوت به اسلام و تشیع در ملل مختلف داشته باشیم حتماً باید از زمینهها و ریشههای تاریخی آنها مطلع باشیم.
تأثیر فهم تاریخی در استنباطات دینی و قرآنی
اگر ما به تاریخ اینچنین بنگریم، اهمیت تاریخ برای ما بیشتر مکشوف میگردد از باب نمونه عرض میکنم، در قرآن کریم آیات متعددی در توصیف فضای عصر جاهلیت ذکر شده است. مخاطب یا موضوع برخی از این آیات اعراب جاهلی هستند. اما چه این آیات و یا آیات دیگری که الزاماً موضوع یا مخاطب آنها اعراب جاهلی نیست و از آیات قرآن کریم بر نمیآید که جاهلیت را منحصر به جزیرةالعرب کرده باشد.
در چهار موردی هم که در قرآن کریم واژه الجاهلیة به کار رفته است (آلعمران/154؛ مائده/50؛ احزاب/33؛ فتح/ 26) نمیتوانیم ادعا کنیم منظور اعراب جاهلی جزیرةالعرب باشند. البته زمینه نزول آیات ممکن است اتفاقی در جزیرةالعرب و در زمان ظهور اسلام باشد اما خصوصیت سبب نزول، مراد آیه را محدود نمیکند. اگر اینطور نگاه کنیم و جاهلیت را تعمیم بدهیم اگر بخواهیم ایران یا اروپای عصر جاهلیت را بشناسیم نیاز به مطالعات تاریخی دارد و تعمیم و فهم این آیات نیاز دارد که مطالعاتی فراتر از تاریخ جاهلیت عربی داشته باشیم. اگر تاریخ چنین اهمیت و ارزشی داشته باشد بهطور طبیعی تاریخ در حوزههای علمیه بیش از آنچه که تا به حال به آن توجه شده است نیاز به توجه دارد.
* وضعیت علم تاریخ در حوزههای علمیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی
بعداز پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش رشتههای تخصصی در حوزه، فضایی که در خصوص رشته تاریخ در حوزه ایجاد شده است قابل قیاس با قبلاز انقلاب نیست و قبل از انقلاب معدود افرادی در حوزه وجود داشتند که با توجه به گرایشات و تمایلات شخصی خودشان به سمت تاریخ گرایش داشتند مانند مرحوم دوانی، آیتالله سبحانی، شیخ علی احمدی میانجی که بر اساس احساس تکلیف و ضرورت نسبت به تاریخ گرایش داشتهاند اما پساز انقلاب حوزهها به این سمت حرکت کردند و به تاریخ بهعنوان یک رشته تخصصی نگاه کردند و امروزه تاریخ در حوزه به سمت گسترش پیش میرود و درختواره رشتههای مختلف تاریخ ترسیم شده است. لذا جا دارد که طلاب با توجه به اهمیتی که رشته تاریخ و مطالعات تاریخی دارد اقبال بیشتری نسبت به این رشته نشان بدهند.
* مطالعات تاریخی نیاز همیشگی طلاب
ممکن است برخی از طلاب تخصصاً وارد این عرصه بشوند اما الزامی نیست که طلاب رسماً وارد رشته تاریخ بشوند ممکن است علایق شخصی افرادی به سمت فقه و کلام و تفسیر و دیگر رشتهها باشد اما همانطور که اشاره شد این افراد مستغنی از مطالعات تاریخی نیستند.
برای پیشبرد اهداف در تخصصهایی مانند فقه و کلام و تفسیر، لازم است مطالعات تاریخی خوبی داشته باشند. رسالت اولیه طلاب حوزه تبلیغ است یعنی طلاب ابتدا باید مبلغ دینی خوبی باشند و بعداز آن رشته تخصصی را مدنظر قرار بدهند و برای رسالت اصلی که تبلیغ است نیاز به آگاهیهای تاریخی بالایی دارند و یک طلبه نمیتواند صرفاً به دو یا سه منبع مطالعاتی بسنده کند که در دوره سطح مکلف به مطالعه آنهاست که اولیاتی از تاریخ و فرازهایی از تاریخ اسلام بوده است. همینطور کتابهایی مانند سیره پیشوایان در عین اینکه کتب ارزشمندی هستند اما چون طلبه ممکن است نهایتاً برای کار تبلیغی خودش آنها را مطالعه کند کافی نیست و لازم است سیر مطالعاتی حساب شده و دقیقی انجام بدهند هم در تاریخ صدر اسلام و تاریخ جاهلیت و در زمینه تاریخ اهلبیت که شناخت فضای سیاسی و فرهنگی عصر ائمه(علیهم السلام) بسیار مهم است و صرفاً با مطالعه سیره پیشوایان و صرفاً چند کتاب تاریخی بهدست نمیآید و نیازمند مطالعات تاریخی وسیعتری هستند. لذا باید به این مسئله بهعنوان یک ضرورت بنگرند. حال سؤال این است که چه باید بکنیم در حالیکه وارد رشتههای تخصصی تاریخ نمیشویم با مباحث تاریخی در حد نیاز آشنا شویم؟
در این رابطه، طلاب با صاحبنظران و اساتید تاریخ که در حوزه به وفور حضور دارند مشورت کنند و در مجموعهای که بهعنوان سیر مطالعات تاریخی در حوزه تعریف شده است کتابهایی از آسان به مشکل در شاخههای مختلف تاریخ مانند تاریخ جاهلیت و صدر اسلام، تاریخ اهلبیت، تاریخ تشیع، تاریخ تمدن و تاریخ ایران اسلامی و تاریخ معاصر ایران اسلامی و امثال آن معرفی شده است مثلاً در بحث تاریخ انقلاب اسلامی که بخش بسیار مهمی از تاریخ کشور ماست لازم است یک طلبه برای دفاع از کیان انقلاب از آنها آگاه باشد. بهعنوان مثال در فتنههایی که در چند سال اخیر پیدا شده است با کمال تأسف برخی با پررویی به دفاع از امثال رضاشاه اقدام میکنند و اگر یک طلبه بخواهد با مسایل بهصورت منطقی و علمی برخورد کند حتماً باید از دوران رضاخان اطلاع داشته باشد و این کار جز با مطالعه تاریخ امکانپذیر نیست. یا ممکن است کسانی در ارتباط با تاریخ مشروطه و شخصیت شیخ فضلالله نوری حرفهایی بزنند و مثلاً ایشان را مستحق اعدام بدانند و طلبهای که حتی یک صفحه درباره تاریخ مشروطه نخوانده نمیتواند از او دفاع کند و دفاع از مظلومیت شیخ فضلالله نوری جز با مطالعه تاریخ مشروطه و اینکه چگونه مشروطیت بهدست نامحرمان افتاد که منجر به فاجعه اعدام شیخ فضلالله نوری شد امکانپذیر نیست و اگر بخواهیم کارطلبگی خودمان را درست انجام بدهیم و به درستی از شخصیتهای دینی خودمان و جریان انقلاب دفاع کنیم لازم است اطلاعات خوبی از تاریخ انقلاب داشته باشیم حتی شاهدیم که در تاریخ دفاع مقدس که مدت زمان زیادی از آن نمیگذرد تحریفات زیادی صورت میگیرد و لازم است شروع و خاتمه جنگ و شناسایی متجاوز مورد مطالعه قرار بگیرد و علت عدم پذیرش آتشبس توسط حضرت امام نیازمند مطالعات تاریخی است و حداقل لازم است طلاب با افراد صاحب نظر ارتباط داشته باشند و سیر مطالعاتی در این زمینه بگیرند.
امروزه در فضای مجازی افرادی حضور دارند که مشغول پاسخگویی به شبهات تاریخی هستند و در صدا و سیما مانند رادیو معارف چند برنامه در ارتباط با تاریخ اسلام وجود دارد و تاریخ معاصر و پرسمان تاریخی انجام میشود و اگر با این برنامهها سر و کار داشته باشند اطلاعات تاریخی آنها قوی میشود.
در هر دورهای کسانی بودند که احساس تکلیف کردند که وارد عرصه تاریخ بشوند و در دوره معاصر شخصیت ارزندهای که خریط در فقه و اصول بودند اما در عین حال در اثر مطالعات خوبی که داشتند تخصص خوبی هم در مباحث تاریخی پیدا کرده بودند. بهعنوان مثال مرحوم آیتالله احمدی میانجی بیشاز بیست سال عمرشان را صرف تدوین یک اثر تاریخی کردند و کتاب «مکاتیب الرسول» ـ حاوی مطالب و نامههای منسوب به پیامبر (ص) ـ، ایشان در جهان اسلام بینظیر است و حتی اهلسنت نمیتوانند ادعا کنند مانند این کتاب را تدوین کردهاند ایشان بیست سال از عمرشان را صرف جمعآوری و تدوین و شرح نامههای پیامبر اکرم (ص) و توضیح آنها کردند. یک عالم فقیه حوزوی سنتی در اثر دقتهای تاریخی چنین اثری را خلق میکنند و جناب علامه سیدجعفر مرتضی عاملی که افتخار حوزه تشیع است با آثار متعددی که تدوین کردهاند در سایه تدوینهای تاریخی دفاع کلانی از مکتب تشیع کرده است و تاریخ را بهعنوان ابزاری برای دفاع از مکتب قرار داده است و اثر بینظیر ایشان که شهره است بهنام «الصحیح من سیرة النبی الأعظم (ص)»(1) یک دوره اجتهادی تاریخ پیامبر اکرم را از جاهلیت تا رحلت رسول خدا بحث کرده است و کتاب دیگرشان راجع به امیرالمؤمنین «الصحیح من سیرة الامام علی (ع) »(2) بیش از پنجاه جلد است و آثار متعدد دیگری هم دارند که در جای خود فوقالعاده هستند؛ در زمینه مطالعات تاریخی باید از مرحوم علامه سیدمرتضی عسکری (ره) یاد کرد ایشان شخصیتی حوزوی در حوزههای ایران و عراق بودند اما احساس کردند که لازم است با مطالعات تاریخی از مذهب تشیع دفاع کنند و تهمتهایی که حتی هنوز از جانب وهابیت به تشیع زده میشود را پاسخ بدهند و در این راستا آثار ارزشمندی خلق نمودند و اینها در اثر احساس تکلیفی است که در ایشان ایجاد شده بود. بنده از ایشان شنیدم که افراد متعددی با مطالعه کتابهای تاریخی من به تشیع گرایش پیدا کردهاند و نامههای آنها را به من نشان دادند.
همچنین علامه امینی جز در سایه مطالعات تاریخی نتوانستند کتاب الغدیر را تدوین کنند. بلکه بخش اعظم کتاب الغدیر کار تاریخی است و ایشان از مطالعه آثار متعدد اهلسنت در زمینه ادبیات و اشعار و همینطور روایات تاریخی مسئله غدیر را تدوین کردند و معارضان غدیر و ائمه را در سایه بررسی روایات تاریخی از منابع اهلسنت به چالش کشیدند و در الغدیر آنها را مورد محاکمه قرار میدهدند و عملکرد خلفا و دشمنان اهلبیت را به چالش میکشند. لذا الغدیر در درجه اول یک اثر تاریخی است در عین اینکه یک اثر ادبی و کلامی است و در هر دورهای میبینیم که عالمان دینمدار شیعی احساس کردهاند که باید به سمت تاریخ اقبال داشته باشند تا بتوانند دفاع منطقی و حساب شدهای از دین و مکتب داشته باشند. بنابراین اگر پیشینه را بنگریم با توجه به ضرورتهای پژوهشی و تدریسی و آموزشی که در مراکز حوزوی و آموزشی بهوجود آمده است و همینطور بحث پاسخ به شبهات در فضای مجازی و رفع نیازهای تبلیغی در زمینه تاریخ ایجاب میکند که اقبال و توجه جدی نسبت به دانش تاریخ و تقویت مطالعات تاریخی صورت بگیرد.
شیوه صحیح پژوهش و تحلیل تاریخی
الف - شناخت منابع معتبر
پژوهش و تحلیل تاریخ روش خودش را دارد چنانکه فقه و تاریخ یا حدیث دارای روش خاص خودشان هستند. اگر کسی با روش علمی وارد تحقیق در تاریخ نشود، ممکن است دچار لغزش بشود، چراکه اولاً در گزارشهای تاریخی نمیتوان به هر منبعی اعتماد کرد چون در تاریخ همانند روایات، صحیح، سقیم و حق و باطل با هم عجین هستند و این محقق است که میتواند حق را از باطل جدا کند. البته نمیگوییم هر طلبهای متخصص در تاریخ باشد اما اگر توجه به این نکته داشته باشد به سراغ هر منبعی نخواهد رفت مثلاً میتوان به آثار علامه عسگری و کسانی که با روششناسی حرکت کردهاند اعتماد کرد. ما شاهد این آفت هستیم و گاهی میبینیم بزرگواری که در عرصه تبلیغ موفق است و منبری مشهوری است مسئلهای تاریخی را نقل میکند که گویا ضرورتی ندیده که راجع به آن حداقل با کسی مشورت کند یا آن را از منبعی اصلی نقل کند و گزارشی از مقاتل عاشورا را نقل میکند که پیشینه آن مربوط به دو یا سه قرن پیش نیست و در کتب دوره قاجاریه نقل شده و ایشان به همان اعتماد میکند در حالی که اگر ایشان به مسئله مقتل که شاخهای از تاریخ است نگاه علمی داشت به چنین منبعی اکتفا نمیکرد و به سراغ منابع معتبرتر میرفت و تتبعی میکرد.
همچنین در یک کار علمی تاریخی گزارشهای معارض بر اساس روش علمی بررسی میشوند و بر این اساس اولاً نمیتوان به هر منبعی اعتماد کرد چراکه برخی از منابع تاریخی بدنام هستند و مؤلف آن ناقل افسانهها بوده و مسایل ضعیف را ذکر کرده است مانند سیفبن عمرالتمیمی که یک گزارشگر تاریخی است و جاعل روایات است و در دوره امام کاظم زندگی میکرده است و مسایلی را در تاریخ جعل میکند که هیچ اساسی ندارد مثلاً میگوید: «عبداللهبن سبا» در دوره عثمان پیدا شد و شیعه را او ایجاد کرد یا عامل قتل عثمان بوده است اما به هر منبع دیگری که مراجعه میکنیم نامی از او نمیبینیم. مگر میتوانیم به هر منبع تاریخی اعتماد کنیم؟! بلکه یک روش علمی لازم است تا بررسی کند و در منابع کهن مطالعه کند.
ب- بررسی سندی و متنی گزارشهای تاریخی
همچنین بررسی سندی که در علوم فقه و کلام و تفسیر وجود دارد در تاریخ نیز باید انجام بگیرد، چنین نیست که هر گزارش تاریخی پذیرفته شود و باید سند آن بررسی شود. ممکن است سند برخی گزارشهای تاریخی مرسل باشد، این بدین معنا نیست که حتماً آن را رد کنیم بلکه گام بعدی بررسی متنی و محتوایی، آن است و محتوای روایت بررسی شده و بر روایات قطعی یا قریب به قطع عرضه میشود تا در مورد آن قضاوت صورت بگیرد بهخصوص در روایات تاریخی که مربوط به معصومین (علیهم السلام) است و گزارشهای سیره هستند باید با حساسیت بیشتری برخورد کرد که مبانی کلامی پذیرفته شده راجع به معصوم در آن لحاظ شده باشد. مثلاً یکی از اصول کلامی معتبر بحث عصمت است در حالی که برخی از گزارشهای تاریخی با عصمت معصوم منافات دارد سؤالی که مطرح میشود این است که آیا در اینجا باید گزارش تاریخی را بپذیریم یا اصل کلامی را ترجیح بدهیم؟ در کتاب «الصحیح من سیرة النبی الأعظم (ص)» بر این اساس پیش رفته و گزارشهای تاریخ مسئلهدار مربوط به حضرت را که بهخصوص در منابع اهلسنت وجود دارد را به اصول کلامی عرضه میکند و اگر سازگار با آن اصول نباشد رد میکند و از ساحت پیامبر اعظم دفاع میکند.
پیامبر اکرم بهعنوان اعقل عقلا هستند در حالی که برخی از گزارشها بهگونهای است که عقل اجتماعی و جمعی یا غیرت و... و عدالت ایشان را زیر سؤال میبرد و اینها مسایلی است که در اصول کلامی مطرح است و باید گزارش تاریخی مربوط به معصوم را به مسایل کلامی عرضه کنیم. به هر حال ملاکهایی وجود دارند که در مراکز علمی و تخصصی مربوط به دانش تاریخ تحت عنوان روش تحقیق در تاریخ تعلیم داده میشوند و درسی بهنام روش تحقیق پیشرفته در تاریخ وجود دارد. در مقطع سطح دوم یا کارشناسی روش تحقیق معمولی خوانده میشود که کلیات مربوط به روش تحقیق بحث میشود اما دانشپژوه در سطح سوم یا چهارم با روش تحقیق در تاریخ بحث میکند. حتی در بحث سیره در باب روش استنباط در سیره روش خاصی در این رشتهها وجود دارد و به این محورها پرداخته میشود.
پینوشتها:
1. این کتاب که مهمترین کتاب جعفر مرتضی است، مجموعهای در ۳۵ مجلد در شرح زندگانی محمدبن عبدالله نوشته است. با موضوع سیره پیامبر اکرم (ص) و تاریخ اسلام است. این کتاب به زبان عربی، در ده بخش تدوین شده و حدود ۱۷۰۰ منبع دارد و در دو جلد به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. نویسنده در این اثر کوشیده است سیره مکتوب پیامبر اکرم (ص) را از اخبار ضعیف بپیراید و با نقد و بررسی آنچه در منابع پیشین سیره گرد آمده، تاریخی مبتنی بر اخبار صحیح بنگارد. جعفر مرتضی عاملی با نگاه خاص و شیعی خود به سیره و تاریخ پیامبر (ص) و با بهرهگیری از منابع فراوانی از فریقین (۱۶۸۳ کتاب) به بازسازی سیره نبوی پرداخته است. مجلدات اولیه این کتاب، ابتدا در سال ۱۳۶۱ش توسط انتشارات اسلامی منتشر شد و انتشار آن در سالهای بعد ادامه یافت. این کتاب یک بار نیز عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را بهدست آورد.
این کتاب توسط محمد سپهری در دوازده مجلد به فارسی ترجمه و تلخیص شد؛ اما وی به نسخه ترجمه شده کتاب معترض شد و اظهار داشت اجازه ترجمه را به کسی نداده است. کیفیت ترجمه کتاب به قدری نامناسب بود که وی اعلام کرد راضی به انتساب نسخه ترجمه شده، به خود نمیباشد. وی اینگونه ترجمه و تلخیص را منشأ تحریف تاریخ دانست.
2. این کتاب که نام دیگرش «المرتضی من سیره المرتضی» است در ۵۳ جلد که در سال ۱۳۹۴ در قم چاپ شدهاست.
مأساة الزهرا (سلام الله علیها) این کتاب درباره حوادث دوره پایانی زندگی فاطمه (سلام الله علیها)دختر پیامبر اکرم (ص). نویسنده در این کتاب تلاش کرده به شبهاتی که در سالهای اخیر درباره حوادث اواخر زندگی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و شهادت آن مطرح گشته، پاسخ دهد. آنگونه که در ترجمه فارسی کتاب آمده، این کتاب در پاسخ به شبهات سیدمحمدحسین فضلالله نوشته شده است کتاب با عنوان رنجهای زهرا (سلام الله علیها) به فارسی ترجمه شده است.